کد مطلب:28772 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

استدلال های امام رویاروی ِ زُرعه و حرقوص












2670. تاریخ الطبری - به نقل از عون بن ابی جحیفه:چون علی علیه السلام خواست ابو موسی را برای داوری روانه كند، دو تن از خوارج، زُرْعة بن برج طائی و حرقوص بن زُهَیر سعدی، نزدش آمدند و بر وی وارد شدند. به او گفتند:حكم، تنها ازآنِ خداست!

علی علیه السلام [ نیز] گفت:«حكم، تنها از آنِ خداست!».

حرقوص به وی گفت:از خطای خویش توبه كن و از تصمیمت باز گرد و ما را بر دشمنمان بتازان تا با ایشان بجنگیم، چندان كه پروردگارمان را دیدار كنیم.

علی علیه السلام به ایشان گفت:«از شما همین را خواستم و از من سرپیچیدید. همانا میان خود و ایشان پیمانی نگاشته ایم و شروطی بر نهاده ایم و عهدها و میثاق های خویش بر آن بسته ایم؛ و خدای عزوجل فرموده است:"وَ أَوْفُواْ بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَهَدتُّمْ وَ لَا تَنقُضُواْ الْأَیْمَنَ بَعْدَ تَوْكِیدِهَا وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْكُمْ كَفِیلاً إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ؛ [1] چون با خدا پیمان بستید، بدان وفا كنید و چون سوگند اكید خوردید، آن را مشكنید، كه خدا را ضامن خویش كرده اید و او می داند كه چه می كنید"».

حرقوص به وی گفت:این گناهی است كه توبه از آن، رواست.

علی علیه السلام گفت:«این گناه نیست؛ بلكه سستیِ اندیشه و ناتوانی رفتار است كه من پیش تر هر چه را در آن می رفت، برایتان باز گفتم و از آن نهیتان كردم».

زُرْعة بن برج به او گفت:هَلا! به خدا سوگند، ای علی! اگر داوری مردان در كتاب خدای عزوجل را رها نكنی، با تو می جنگم؛ و از این كار، عنایت و خشنودی خدا را طلب می كنم.

علی علیه السلام به وی گفت:«بَدا به تو، كه چه تیره بختی! گویی می بینم كه كشته افتاده ای و باد بر تو می وزد و خاك تو را می پراكنَد!».

گفت:دوست می دارم كه همین سان شود.

علی علیه السلام به او گفت:«اگر بر حق بودی، در مرگِ بر حق، آرامش [ و رهیدن] از دنیا بود؛ [ امّا] همانا شیطان شما را فریفته است. پس خدای عزوجل را پروا ورزید، كه هر آینه، شما را در دنیا خیری نیست تا بر آن بجنگید».

پس هر دو از نزد علی علیه السلام بیرون شدند تا تصمیمِ خود را بگیرند.[2].









    1. نحل، آیه 91.
    2. تاریخ الطبری:72/5، الكامل فی التاریخ:398/2، أنساب الأشراف:129/3.